در نخستین بخش گفت وگو با رئیس بنیاد بین المللی نهج البلاغه به مسایل و دشواری هایی که بر سر راه پژوهش در زبان و محتوای نهج البلاغه وجود دارد اشاره شد، آن گاه پیرامون معضلات ترجمه کلام امام علی (ع) سخن رفت.
- در چند سال اخیر با چند ترجمه نو مواجه هستیم. قطعاً به اینها مراجعه کرده اید و دیده اید که این ترجمه ها چند قدم از ترجمه های قبلی جلوتر بودند. مثلاً ترجمه فیض الاسلام یک ترجمه تحقیقی و توضیحی بسیار قدیمی است که مثل ترجمه قرآن آقای الهی قمشه ای از قرآن به کار عامه مردم می آید. این که ما در هر ترجمه جدید باید یک قدم به جلو برویم و نگرش جدیدی در باب زبان ارائه بدهیم، به نظر یک اصل است. می توانید به ارزیابی ترجمه هایی که اخیراً اتفاق افتاده بپردازید؟
ما امروزه اصطلاحات، ضرب المثل ها و الفاظی داریم که شاید ده سال پیش نداشتیم. از این رو باید در ترجمه کلمه ها فضا و زمان را در نظر بگیریم، والا کار تجاری می شود. در ترجمه مرحوم آقای دشتی که الان خیلی بر سر زبانهاست و چاپ های زیادی از آن شده تا حدودی شاید این مطلب صادق باشد. ولی نکته ای که به نظرم مقداری از آن کار می کاهد پاورقی هایی است که خیلی جالب نیست؛ یعنی اگر به انسان یا اعضای بدن اشاره ای شده در پاورقی آورده شده که این اشاره به علم فیزیولوژی دارد و... نمی توان هر کلمه ای را که دیدیم، بگوییم در اینجا اشاره به جامعه شناسی دارد.
این کار مقداری از ارزش و عظمت پژوهش می کاهد و برای کسانی که با مسائل علمی آشنا هستند ارزش کار را پایین می آورد. کار دیگری که در این زمینه انجام شد، از دکتر آیتی بود. دکتر آیتی که هم سابقه حوزه و علوم عربی و ادبیات عرب را دارد و هم به زبان و ادب فارسی مسلط است،ما از ایشان خواهش کردیم که ترجمه کنند و ایشان هم پذیرفتند و ترجمه کردند.
بعداً از ایشان اجازه گرفتیم گروهی را تشکیل بدهیم تا این ترجمه را بررسی کنند. ما گروهی از کسانی را که در ادبیات امروز وارد بودند دعوت کردیم و کار ایشان را بررسی کردیم و در موارد زیادی اصلاحاتی را انجام دادند. خوب این کاری است که به نظر می رسد نسبت به ترجمه های دیگر مزیت دارد؛ یعنی هم خود مترجم به زبان آشناست و هم خود وی نویسنده است و هم گروه ادبیات، سرمایه گذاری کردند و یک ویرایش علمی و ادبی از آن انجام دادند.
- آیا چاپ آن در انحصار بنیاد است؟
نه خیر! این کار را ما به دفتر نشر واگذار کردیم. چاپ و توزیعش دست آنهاست.
- این مسائلی که فرمودید بیشتر مربوط به میراث مکتوب است؛ یعنی چیزی که به صورت نوشته از امام علی(ع) مانده است. ولی در واقع ادعایی که ما داریم این است که ائمه هدی(ع) برای پیروانشان و علاقه مندانشان جدای از اینکه یک سیستم برای حکومت و مدیریت جامعه دارند، برای آدمهای معمولی هم زندگی سازند. اکثراً با این مسأله مواجه بودیم که انسان های مدرن اقتضائات دیگری دارند. درست است که امام علی(ع) از حیث تاریخی دست کم به تاریخ پیوستند ولی فردی هستند که ما می توانیم درباره ایشان حرف بزنیم.
ایشان شخصیتی هستند که متعلق به سالهای سال پیش بودند ولی در عین حال مدعی هستیم که ایشان می توانند برای انسان امروزی دارای برنامه و دیسیپلین زندگی باشند. از طرف دیگر می بینیم که اقتضائات آدم معاصر،اقتضائات دیگری است و درگیر ی ها و مناسباتش چیز دیگری. در این وضعیت، چرا امام علی(ع) می تواند مهم باشد فارغ از اینکه پیرو او شیعه باشد یا تعلقات مذهبی دیگر داشته باشد؟
مسأله جالبی است. نیازهای اصلی انسان همواره نیازهای فطری و ثابت و ماندگار است. انسان تغییر می کند، اما آن نیاز تغییر نمی کند. انسان نیاز به یک سلسله جنبه های معنوی و اخلاقی دارد. مثلاً نیاز به فتوت و جوانمردی دارد. جامعه های امروزی نیز نیاز به ایثار و گذشت و همکاری و همیاری و سازگاری دارند.
«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست»
این حقیقتی است. انسانیت و این روابط انسانی هیچ، وقت کهنه نمی شوند. بنابراین امیر المؤمنین کاری به شکل و ابزار زندگی ندارند به طور کلی در اسلام و قوانین فرهنگی اسلامی به این ظروف و این ابزار و وسایل تکیه نمی شود. مثلاً درباره حجاب ، در آیات و احادیث به شکل خاصی از حجاب نمی رسیم. آن چیزی که مهم است عفاف و پوشش است. آن حالت خاصی است که برای زن باید باشد. جاودانگی اسلام و فرهنگ اسلامی در همین است.
گرفتاری بشر امروز هم دقیقاً همان محتواهایی است که در همه زمانها یکی است. گرفتاری بزرگ دنیای امروز این نیست که هواپیمای پیشرفته و کامپیوتر هنوز به آن حد اعلا نرسیده است.
گیر عمده بشریت همان اخلاق و انسانیت و ایثار است که اتفاقاً در افرادی مانند امیر المؤمنین در حد اعلاست. نکته مهم اینجاست که در اوج رسیدن به جایگاه های ظاهری و حکومتی توانستند آن جنبه های معنوی را دقیقاً وارد کنند و امروزه در دنیا نیاز به این حرکت داریم لذا هر چه زمان و تکنولوژی پیشتر می رود، عظمت امام(ع) بیشتر می شود.
- چند کلمه ای هم راجع به فعالیت های بنیاد نهج البلاغه بشنویم؟
بنیاد هم که خوشبختانه بیش از ۳۰ سال در این حوزه کار می کند، البته بدون هیچ گونه پشتوانه دولتی و اقتصادی. حدود ۱۵۰ کتاب و رساله راجع به نهج البلاغه چاپ کرده است. یکی از اینها مثلاً چاپ کتاب نهج البلاغه در چهارده جلد است که شرح موضوعی است.
بخشی از کارهای ما تحقیق و تألیف در تفسیر موضوعی نهج البلاغه است. بخشی دیگر از کار مربوط به آموزش است؛ آموزش حضوری و آموزش مکاتباتی. در آموزش مکاتباتی درس هایی را راجع به نهج البلاغه تهیه کردیم که ۸-۷ دوره به صورت مکاتباتی به سراسر کشور ارسال شد.
چند هزار نفر در این رابطه تحصیل کردند و این دوره ها را گذرانده اند. برای مربیان آموزش و پرورش کلاس های حضوری داشتیم که در چند دوره برگزار شد. یکی از کارهایی که ما در این رابطه اخیراً انجام دادیم، این بود که رشته نهج البلاغه را به تصویب وزارت علوم رساندیم؛ یعنی برای اولین بار در ایران رشته نهج البلاغه در مقطع فوق لیسانس داریم. علتش این بود که زمانی که به مناسبتی به هند رفته بودیم، با یکی از دانشمندان آنجا دیداری داشتیم.
او دکترای نهج البلاغه از انگلستان داشت. به او گفتم: خوب آقا رساله ات را بیاور ما ببینیم و استفاده کنیم. امروز و فردا کرد، تا اینکه دیدیم نمی آورد. گفتم: چرا نمی آوری؟ گفت: من وقتی می خواستم دکترای نهج البلاغه بگیرم، استاد انگلیسی ما در دانشگاه گفت اگر می خواهی دکترایت را تصویب کنم، باید طوری این رساله را بنویسی که در انتساب نهج البلاغه به امیر المؤمنین شک و تردید بیاوری. من گفتم خوب واقعاً وقتی انگلستان دکترای نهج البلاغه می دهد باید هم این طوری باشد.وقتی به ایران آمدم، طرح گذاشتن دوره فوق لیسانس را به وزارت علوم پیشنهاد کردم.
یک بخش دیگر کار ما راجع به ترجمه نهج البلاغه به زبان های مختلف است. ما چند سالی است که داریم در این زمینه تلاش می کنیم.اکنون خودمان مستقلاً راجع به ترجمه نهج البلاغه به فرانسه کار می کنیم. تماسی هم با یونسکو و دانشمندان فرانسه گرفته ایم تا این ترجمه در سطح بالایی انجام بگیرد.
کلمات قصار حضرت را هم به سیزده زبان ترجمه کردیم. این کار مشکلی است. در سفارت ژاپن هم کسی را پیدا کردیم که از عربی یا با واسطه انگلیسی به ژاپنی ترجمه کند، ولی چه مقدار توانسته آن را منتقل بکند و ادبیات معاصر ژاپنیش تا چه حد بوده، نمی دانیم؟
- راجع به چهارده جلد شرح موضوعی نهج البلاغه بیشتر توضیح می دهید؟
این چهارده جلد تفسیر موضوعی نهج البلاغه است.یعنی نهج البلاغه را در زمینه ۶۰ موضوع تفسیر و شرح کردیم که خیلی کتاب ارزشمندی است. این تفسیر از آن یکی از علمای خوزستان به نام مرحوم علامه شیخ محمد تقی شیخ شوشتری است، به نام نهج الصباغه. بنیاد ده، پانزده سالی است که گروه هایی را مشغول به کار کرده تا کل کلمات حضرت را جمع آوری بکنند.
این گروه ها به حدود ۸۰۰ منبع مراجعه کردند و ۷۰۰۰۰ کلمه از خطبه ها ،سخنان و نامه ها را جمع آوری کردند. خوب قهراً در آن تکرار هست. ممکن است در این ۸۰۰ منبع، ۱۰ تا ۲۰ منبع یک چیز مشابه را نقل کرده باشند. با کمک گروه ها و کامپیوتر تلاش زیادی شد تا از این تکرارها جلوگیری شود. منتها تمام منابع در سی جلد پانصد صفحه ای تایپ شد. البته یک مقدار ویرایش می خواهد.
یکی از کارهایی که بنیاد انجام داده این است گروهی را متشکل از اساتید دانشگاه در حوزه ادبیات معاصر و غیره دعوت کردیم تا سی تا از ترجمه های فارسی نهج البلاغه را کلمه به کلمه مقایسه کنند. مثلاً ببینند یک کلمه خاص در این سی ترجمه چگونه ترجمه شده است. این کار بسیار جدیدی است که هم برای مردم و هم دانشجویان و دانشگاهیان مفید است.
یکی از کارهایی که ما انجام دادیم انتشار ۱۷ رساله راجع به نهج البلاغه در موضوعات مختلف است. اگر کسی می خواهد اطلاعاتی پیدا کند می تواند از این منابع استفاده کند.
کار دیگری که مهم است، اثری است از علامه محمودی، به نام «مستدرک نهج البلاغه» در سیزده یا چهارده جلد. مرحوم محمودی مطالبی را از منابع مختلف جمع آوری کردند و با پاورقی های بسیار عالمانه به چاپ رساندند، که خوشبختانه اکثرش را ارشاد چاپ کرد. ولی چند جلد از آن مانده که ان شاءالله چاپ می شود.
خوشبختانه یا متأسفانه هیچ نهاد و ارگانی هیچ کمکی نمی کند. البته این که می گویم کمکی نمی شود یک کمک هایی مثلاً سال گذشته سازمان تبلیغات کرد. این کمک ها شاید هزینه یک ماه بنیاد هم نمی شود. بیشتر از کمک های مردمی و وجوهاتی است که پرداخت می شود.